دیار کهن توس، مهد کشتی پهلوانی و زادگاه پهلوانان افتخارآفرینی است که با جان و دل از حیثیت و آبروی کشتی دفاع میکنند. جمعه گذشته به پاس زحمات یکی از این پهلوانان نامی، جام کشتی با حضور پهلوانان چهار استان خراسانشمالی، خراسانرضوی، تهران و البرز برگزار شد.
پهلوان حسن قادرآبادی که در خانوادهای پهلوانپرور به دنیا آمده و از همان دوران کودکی با عرق و غیرت پهلوانی آشناشده و با بهدستآوردن اولین قهرمانی کشوری در ۱۲سالگی به جرگه قهرمانان پیوسته، فردی است که این جام به نامش پیوند خورده. او با بیشاز یکدهه حضور مستمر در میادین ورزشی ۳۰مقام استانی، کشوری و بینالمللی را در کشتی باچوخه، پهلوانی و جودو بهدست آورده است.
حسن قادرآبادی سال۱۳۵۱ در خانوادهای به دنیا میآید که بیشتر مردانش از کشتیگیران معروف مشهد بودند. او نیز با رشدونمو در این خانواده با کشتی آشنا و خیلی زود قدم به گود کشتی میگذارد. از زمانی که یادم میآید، حرفزدن درباره کشتی و کشتیگرفتن در خانواده ما رایج و مرسوم بود.
پدرم (احمد قادرآبادی) و دو برادرم (حسین و رمضان قادرآبادی) از فعالان و کشتیگیران معروف و همیشگی گودهای کشتی مشهد بودند. من نیز از همان ابتدا با آنها همراه و خیلی زود با فوتوفن کشتی باچوخه آشنا شده و به کشتی رویآوردم. از همان سن (هفتسالگی) پشت تمام همسنوسالهایم را به زمین میزدم و در چند دوره مسابقه کشتی که در مدرسه منطقه برگزار شد، قهرمان مسابقات شدم.
از هفتسالگی پشت تمام همسنو سالهایم را به زمین میزدم
معلم ورزش مدرسه که به استعداد من درزمینه کشتی باچوخه پیبرده بود، تلاشهای بسیاری انجام داد تا اینکه من را در مسابقات کشوری مدارس ثبتنام کرد. این مسابقات در شهر کرج برگزار شد و برگزیدگان نوجوان (۱۰ تا ۱۲ ساله) کشتی آزاد همه استانهای کشور در آن حضور داشتند.
بیشتر شرکتکنندگان در این مسابقات کشوری دارای چند مقام شهری و استانی بودند. من تنها کسی بودم که بدون هیچ مقام و رتبهای در این مسابقات شرکت کردم. وقتی که بچهها درباره فنون، مربی و باشگاه من سوال میکردند، به آنها میگفتم: مربی من، پدرم است و همه فنون کشتی را از او آموختهام. عضو هیچ باشگاهی هم نیستم. همگی تعجب کرده و با لبخند (تمسخرآمیزی) برای من آرزوی موفقیت میکردند.
رقابتها شروع شد و من در اولین روز مسابقات چند حریف را با ضربه فنی (کمر) شکست دادم و خیلی سریع به مرحله پایانی راه پیدا کردم. تهرانیها بهترین تیمی بودند که در رقابتها حضور داشتند؛ حریف من نیز در مرحله نهایی تهرانی بود.
با او گلاویز شدم و باوجود سرسختی و حرفهایبودنش، او را در همان ثانیههای اول و با ضربه فنی به زمین زدم و قهرمان مسابقات شدم. در این دوره من علاوهبر بهدستآوردن مقام قهرمانی، بهعنوان شگفتآورترین بازیکن مسابقات نیز شناخته شدم. کسب مقام قهرمانی کشتی آزاد مدارس کشور، اولین مقامی بود که بهدست آوردم.
حسن نوجوان بعداز کسب اولین مقام قهرمانی کشوری با پیوستن به باشگاه کارگران مشهد درکنارکشتی باچوخه به ورزش جودو نیز پرداخت. بعداز بازگشت از مسابقات کشوری کشتی آزاد، در کلاسهای آموزشی کشتی باچوخه سالن کارگران مشهد ثبتنام کردم و با فنونی که یاد گرفتم، در مدت کمتراز ششماه در رده سنی خودم تقریبا بیرقیب شدم.
در بیشتر مسابقات باشگاهی کشتی باچوخه که در مشهد برگزار میشد، رتبه و مقام میآوردم. در همین زمان به پیشنهاد استاد شهیدی، در رشته جودو ثبتنام و تمرینات خودم را با مربیگری این استاد معروف جودو آغازکردم.
هر روز بههمراه دوبرادرم به بیرون از محله میرفتیم و ۴ تا ۵ ساعت را به تمرین جودو و کشتی میپرداختم. این تمرینات مداوم و سخت باعث تقویت جسمانی و پیشرفت سریع من در رشته جودو شد. مدت زیادی از ورود من به جودو نگذشته بود که به خدمت سربازی اعزام شدم و در آنجا به عضویت تیم جودوی نیروی زمینی ارتش درآمدم.
چندماه بعد در مسابقات کشوری جودوی نیروی زمینی ارتش که در کرمانشاه برگزار شد، شرکت کردم و رتبه اول این مسابقات را بهدست آوردم. بعداز پایان خدمت سربازی نیز در مسابقات کشوری جودو که در شهر قم برگزار شد، شرکت کردم و مقام نایبقهرمانی کشور را بهدست آوردم.
پهلوان حسن قادرآبادی بهدلیل ورزیدگی و آمادگی جسمانی که دارد، در بیشتر میادین و مسابقات کشتی باچوخه استان و کشور حضوری فعال داشته و در مدت ۱۲ سال ورزش حرفهای ۳۰ مقام استانی، کشوری و بینالمللی در کشتی باچوخه کسب میکند.
بهعلت علاقه و عرق خاصی که به ورزش کشتی باچوخه داشتم، تمرینات زیاد و طاقتفرسایی انجام میدادم تا بتوانم در همه مسابقات حضور مستمری داشته باشم. در بیشتر مسابقات استانی کشتی باچوخه شرکت میکردم. در جام «احمد وفادار» که فقط چهار دوره آن برگزار شد، یک مقام قهرمانی و دو نایبقهرمانی و یک مقام سومی کسب کردم و بهترین ورزشکار این جام شدم.
پنجسال قهرمان گود باچوخه شهرستان کلات بودم و در جام پهلوان بهادری (شیروان) مقام دوم را بهدست آوردم. با حضور در گودهای کشتی شهرهای خراسان رضوی، شمالی، تهران و... چند مقام اولی، دومی و سومی کشور را بهدست آوردم.
البته در بیشتر این مسابقات حقکشیها و حقخوریهایی نیز انجام میگرفت، اما من کشتی حرفهایتر و فنیتری میگرفتم که حتی داور مسابقه هم مجبور به دادن امتیاز میشد. در یکی از همین مسابقات که من بههمراه چند نفر دیگر از کشتیگیران باچوخه مشهدی به شهرستان اسفراین رفته بودیم، داوران با گرفتن بهانههای مختلف، بچههای مشهد را بازنده اعلام کردند، تا اینکه نوبت کشتی من با یکی از پهلوانان اسفراین رسید.
من که متوجه موضوع شده بودم، به محض ورود به گود کشتی، حریفم را با چند فن و ضربه فنی به زمین زدم و داور، فرصت بهانهگیری پیدا نکرد، دست من را بالا برد و برنده اعلام کرد. من تنها کشتیگیر تیم مشهد بودم که موفقبه گرفتن مقام از این مسابقات شدم.
پهلوان حسن قادرآبادی، یکی از معدود کشتیگیران باچوخه مشهدی است که بهدلیل کشتی اصیل و زیبا و اخلاق و مرام پهلوانی، موفقبه گرفتن عنوان کشتیگیر برتر سال نیز شده است. معتقدم کشتی قهرمانی بدون پهلوانی هیچ ارزشی ندارد؛ بنابراین تاجاییکه توانستم، مرام پهلوانی و احترام به بزرگترها را رعایت کردم.
در یکی از مسابقات کشتی باچوخه، پهلوان حسین تقدیسی بهعنوان حریف من وارد گود شد. اتفاقا برادر وی هم که از پهلوانان پیشکسوت بود، بیرون از میدان نشسته بود. کشتی من با حسین تقدیسی شروع شد و من او را به زمین زدم. در این زمان، برادر وی که ناراحت شده بود، بهطرف من آمد و گفت: این نتیجه درست نیست.
اگر جرئت داری با من کشتی بگیر. من هم بهدلیل احترام پیشکسوتی که در حق من داشت، دست او را به نشانه برندهشدن بالا بردم. او نیز آرام شد و در جای خود نشست. در سال ۱۳۷۶ تعدادی از پیشکسوتان کشتی باچوخه مثل پهلوان احمد وفادار، گلمکانی، شورورزی، نوروزی و... بهدلیل زیبایی و اصالت کشتیگرفتن و پیروی از مرام پهلوانی، من را بهعنوان بهترین کشتیگیر باچوخه کشور انتخاب کردند. این افتخاری است که نصیب هر کشتیگیری نمیشود.
یکیاز بزرگترین افتخارات ورزشی پهلوان حسن قادرآبادی، کشتیگرفتن با آرش میراسماعیلی قهرمان جودوی جهان است. آرش میراسماعیلی در این کشتی، مغلوب پهلوان حسن قادرآبادی میشود. بهدلیل نزدیکی و شباهت تمرینات بین ورزش جودو و کشتی باچوخه، برخی پهلوانان کشتی باچوخه وارد رشته جودو شده و مقامهایی نیز کسب میکردند.
در همان زمانی که من کشتی باچوخه میگرفتم مطلع شدم که آرش میراسماعیلی، قهرمان جهان به مشهد آمده و ادعا کرده است که کشتیگیران باچوخه توانایی برابری با قهرمانان جودو را ندارند و او حاضر است با همه آنها مبارزه کند.
من هیچگونه آشنایی با آرش میراسماعیلی نداشتم، فقط میدانستم که بهتازگی در مسابقات جهانی جودو شرکت کرده و مدال طلا گرفته است. بلافاصله خودم را به محل مسابقات در سالن مهران مشهد رساندم. آرش میراسماعیلی در بهترین شرایط آمادگیجسمانی بود و هیچکس جرئت مقابلهبا او را نداشت.
من اعلام کردم که با او مبارزه میکنم. هردو وارد تشک شدیم و مبارزه شروع شد. آرش از همان ابتدا مبارزهای تهاجمی را آغاز کرد، به امید اینکه در لحظات اولیه من را ناکاوت کند. من هم باوجود فشار زیادی که متحمل شدم، مقاومت کردم.
در یک لحظه، او را ضربه فنی کرده و به زمین زدم. تماشاگران که شاهد این صحنه باورنکردنی بودند، با فریاد بلند، من را تشویق کردند. آرش میراسماعیلی بعداز این شکست اعلامکرد: کشتی باچوخه، ورزشی پایه برای ورزش جودو، کشتی پهلوانی و... است و ورزشکاران کشتی باچوخه خراسان لیاقت حضور در تیم ملی را دارند.
شنیدن این سخنان از زبان قهرمان جهان برای من و همه دوستداران کشتی باچوخه افتخارآمیز و غرورآفرین بود. بعداز این ماجرا به عضویت تیم ملی جودو کشور درآمدم.
پهلوان حسن قادرآبادی که امروز بهعنوان پهلوان پیشکسوت کشتی باچوخه چهره شناختهشدهای محسوب میشود، معتقد است که تداوم ورزش کشتی باچوخه آبرو و حیثیت شهر مشهد است و باید مسئولان از آن حمایت کنند.
باتوجهبه قدمت چندصدساله گود کشتی توس و همجواری با مقبره شاعر و حماسهسرای نامی حکیم ابوالقاسم فردوسی، کشتی پهلوانی در خون و پوست بسیاری از خانوادهها و ساکنان این منطقه رسوب کرده است و پهلوانان بسیاری در گذشته و حال از این منطقه ظهور کردهاند.
درواقع کشتی باچوخه به هویت و شناسنامه محله تبدیل شده است و دفاع و تداومبخشیدن به آن، حیثیت و آبروی محله است که امتیازی ویژه برای شهروندان محله فردوسی محسوب میشود. اما مسئولان ورزشی شهر و استان هیچگونه حمایتی برای حفظ این میراث و هویت چندصدساله انجام ندادهاند و اگر حمایتهای مادی و معنوی ساکنان این محله نبود، امروز گود کشتی باچوخهای وجود نداشت. بههمیندلیل من بهطور ویژه از پیشکسوتانکشتی، پهلوانان و اهالی این محله بهخاطر حمایتهایی که انجام دادهاند، تشکر میکنم.
پهلوان حسن قادرآبادی بعد از کنارهگیری از ورزش قهرمانی با حمایت و همکاری تعدادی از پهلوانان پیشکسوت محله فردوسی، بار دیگر این گود کشتی را راهاندازی کرده است. یکی از دغدغههایی که ذهن من را به خود مشغول کرده بود، تعطیلی گود فردوسی و تلاش برای راهاندازی مجدد آن بود.
به همین دلیل من و پهلوان بهروز پرهیزگار و پهلوان محمود شریف، تلاش برای راهاندازی مجدد گود کشتی فردوسی را آغاز کردیم و دو ماه است که گود کشتی فردوسی افتتاح شده است. اولین مسابقات کشتی باچوخه نیز با حضور تعداد زیادی از کشتیگیران باچوخه استانهای خراسان، تهران و... در آن برگزار شد و تعداد زیادی از علاقهمندان به این ورزش به تماشا آمدند.
در حال حاضر نیز هر هفته پنجشنبهها مسابقات گود کشتی فردوسی برگزار میشود. من نیز آموزش و هدایت استعدادهای جوان و علاقهمند به کشتی باچوخه را با کمال افتخار انجام خواهم داد و برای بقای آن، حاضر به انجام هر کاری هستم.
* این گزارش پنج شنبه، ۱۲ شهریور ۹۴ در شماره ۱۱۴ شهرآرامحله منطقه ۱۲ چاپ شده است.